سلام رفیق به این بخش خوش اومدی 😊🌹
اینجا میخواهیم درمورد درمان همجنسگرایی حرف بزنیم
یه معرفی از خودم بگم
من دخترم اسمم رضوان 😊
من حرفامو میگم اگه بدردت خورد خداروشکر
اگه هم خوشت نیومد که هیچ
منتظر حرفای تکون دهنده من باش رفیق😉
مطمئن باش تجربه هام از درمان همجنسگرایی به دردت میخوره
اگه دوست داری بیوگرافی کوتاه منو بخونی کلیک کن 👉
میدونم سوالات زیادی داری قراره به همشون جواب بدیم . سوالاتی مثل :
آیا همجنسگرایی یک بیماری نیست یا هست ؟’
باید دنبال درمان باشیم یا نباشیم ؟
آیا همجنسگرایی درمان داره یا نداره ؟
.
.
فایل متنی آیا همجنسگرایی قابل درمان است ؟:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بچه ها چطورید خوبید ? 😊
راستش دیروز داشتم به این فکر میکردم که
من این فایل ها رو چطوری میخوام قرار بدم
یعنی خیلی به این چگونگیش فکر میکردم
خیلی دوست داشتم مثل بقیه
حالا بیام براتون فایل قرار بدم
بیام هر بار یه تمرینی قرار بدم
کارای متفاوت…
ولی یه چیزی آزارم میداد
بالاخره تصمیم گرفتم که بدون همه این چیزا
فقط بیام حرف بزنم
فقط بزارم دلم حرف بزنه
نه هیچ چیز دیگه
یعنی حرفارو نمیخوام جوری بزنم که مخاطب تویی
میخوام این حرفا رو جوری بزنم که
دارم یک اعتراف میکنم از زندگیم
میخوام اینجوری باشه
خب بریم که شروع کنیم
اولین چیزی که ممکنه بیاد تو ذهنت اینه که
چرا من دارم اینکارو میکنم?
چون بعد از برگشت من
بعد از اینکه کارامو گذشتم کنار
یه حس بسییااار عمیقی
یه حس بسیار بزرگی رو قلبم سنگینی میکرد
که من باید اینا رو بگم
من باید اینا رو بگم
من الان هرکسی رو میبینم درگیر این ماجراس
به شدت از درون قلبم میگیره
واقعا قلبم میگیره
همین الان صدای منو میشنوی
میبینی چجوره دیگه
من دوست ندارم کسی این درد رو بکشه
بیا شروع کنیم
چون خیلی جای حرف داره
که باهم حرف بزنیم
خیلی چیزا هست مگه نه? 🙂
خب…
راستش اوایل که اومدم تو این مسیر
برای درمان…
دنبال این بودم که درمون بشم
تو گوگل سرچ میکردم
هیچ کسی نبود
یعنی من سرچ میکردم و کسیو نمیدیدم
در این مورد حرفی زده باشه
و اگه حرفی هم زده بودن بیشتر نظریه بود
نظر فلان دکتر در این مورد چیه:/
نظر فلان کشور در این مورد چیه :/
آیا این چیزی که الان هست خوبه… بده
کی پذیرفتش کی نپذیرفتش
ولی در مورد اینکه چه اتفاقی واسه این دست از افرادی که دچار بحران همجنسگرایی شدن ، چیزی نبود
کسی حرف نمیزنه از اوضاع اون افراد
کسی نمیاد بگه
یادمه موقعی که حالا برگشته بودم
خب.. بزار الان بهت بگم
من تقریبا اخرای سال 97 متحول شدم
بعد دیگه کم کم زندگی من تغییر کرد
الان که سال 1400 هستش
و امروز 14 ابان هست
( توی تاریخ 14 ابان 1400 من این ویس رو توی یه کانال دورهمی تلگرام که خودم زدم . بین چند تا از بچه ها پخش کردم)
حدودا 3-4 سالی از تحول من میگذره
اصلا نمیدونستم
فکرشم نمیکردم
اومدم توی نقطه ای که میخوام این فایل رو ضبط کنم
یه برهه ای بود که من دیگه
واقعا گفتم همه چی حق بود . همه چی
من کار اشتباهی کردم
من درگیر چیز اشتباهی بودم
و دیگه تموم شده بود
وقتیم برگشتم انصافا خیییلی خیییلی خدا واسم جبران کرد
من با این مسیر فهمیدم خدا رفتارش چجوره
یکم سخته توضیح دادن
صدام میلرزه
وقتی به اون نقطه رسیدم در به در دنبال این بودم
تجربمو به یکی بگم
در به در میخواستم اینو بگم
چون من نتیجه رو دیده بودم
چون من دیده بودم چی میشه
چون من دیده بودم
همه ماجرا رو دیده بودم
انگار رفته بودم توی دنیایی و زندگیش کردم
و اومدم بیرون
و میخواستم اینو بگم
خیلی تلاش میکردم که اینو خودم به بقیه بگم
ولی هر بار یه چیزی میشد و نمیشد که بشه 🙂
حالا فکر میکنم اینم حکمتی داشت که
من باید یکسری چیزای دیگه رو هم میگذروندم
که الان به این نقطه برسم
و خداروشکر واقعا این فرصت رو به من داد
داشتم میگفتم اره..
بعد یه مدتی یه ادمی رو پیدا کردم که میخواستم
این تجربه رو بهش بگم و اون شخص بیاد به
اعضای گروهی که زده بود بگه
چون یه گروه زده بود تو تلگرام
و درمورد همجنسگرایی فایل میذاشت
و من میخواستم تجربمو بگم که برای اون افراد مفید باشه
چونکه دیگه از همه چی گذشته بودم
انقدر فهمیده بودم کارم مشکل داشت
وبعد از این طرف خیلی خدا تحویلم گرفته بود خیلی
زندگیم عوض شد درواقع
باور کن
من ادما رو میدیدم تو تلویزیون
بعد میگفتن من زندگیم عوض شد
با خودم میگفتم ول کن بابا چی میگی خخ
بعد الان که خودم اینو میگم یه حالی داره:)
حالا تو فکر کن تو خیلی داغون کردی
خیلی خراب کردی
بعد یه نفر از اینور که خودش همه کارست
بیاد یه جوری باهات رفتار کنه
اصلا اینگااار کاراتو ندیده!
بیاد یه جوری باهات رفتار کنه که اصلا….
اینقدر محبت
انقدر مهربانی
انقدر عششق
که بگی بسه دیگه
من دارم خیلی شرمنده میشم
به این نقطه رسیده بودم
و میخواستم به اون فرد بگم بیا از تجربه های من استفاده کن
ولی یه جوری با من رفتار کرد
( بهم گفت درونت جن داره و… )
وجدانی دلم ناراحت شد
چونکه میخواستم همه چیو بزارم کف دستم و بهش بگم
ولی اون منو یه جوری میدید که انگار من جن گرفتم !
فکر میکرد من یه ادمیم از یه فضای دیگه!
فکر میکرد من خیلی ادم بدیم
میگفت حالا بگو شاید به دردمون خورد !
بهش میگفتم بزار تو مجموعت کار کنم بقیه رو کمک میدم
گفت ممکنه خودت درگیر بشی و بقیه رو هم…. ( از راه به در کنی )
بهش گفتم من که میدونم
منی که میدونم چطور رفتار کردم که بد بوده
میدونم چطور اونجوری رفتار نکنم
اینو کسایی که مثل منن درک میکنن
بیخیال به این موضوع ها نپردازیم
میدونی من الان تو چه خانواده ای
الان دارم این فایلا رو ضبط میکنم?
باور کن خیلی باخودم کلنجار رفتم
که این موضوع رو…
اصلا پدر و مادر من نمیدونن اینو
اصلا نمیدونن…
