سلام رفیق 😊
تو این ویدیو درمورد مبارزه و مقاوتم توی درمان همجنسگرایی میگم
و همچنین این دومورد زیر :
قابلیت بالای افرادی که دچار همجنسگرایی شدن چقدره ؟!
رفاقتم با خدا چه تاثیری داشت ؟
و در پایان : رفیق شیش فقط خداست
.
.
فایل متنی دوران مبارزه با همجنسگرایی :
اگه الان تو شرایط سختی نیستی خیلی برات راحت تره
ولی من اون موقع هم داشتم ترک میکردم هم توی شرایط سختی بودم
10 روز وقت داشتم…
حالا شاید بعدا بگم اون ده روز بحرانی چی بود
دیگه از صبح بیدار میشدم …
و داشتم بالا میوردم
ولی بازم مقاومت میکردم
بازم …
بازم ..
بازم…
از بیرون میخوردم زمین پا میشدم
از درون بعضی اوقات افکار ناامیدی میومد سمتم
ولی اصلا بهش فکر نمیکردم..
اصلا لازم نیست بهش فکر کنم
ادامه نمیدادم به حرفاش
میگفتم بیخیال من فقط کار خودمو میکنم
میدونی چیه ؟
میخوام بگم کسایی که درگیر همجنسگرایی هستن
درگیر شهوت هستن و…
این افراد قابلیت بالایی دارن
واقعا میگم قابلیت بالایی دارن
و چون سختی زیادی کشیدی و اگه بخوای برگردی
و برگردیو یکم پاکی و لذتشو تجربه کنی
تو یه فرد قوی تر میشی
باور کن
تو از تک تک افرادی که دچار این نیستن
ولی تو برگشتی قوی تری
حتی کسی که بخاطر شهوت اومده سمت این کار
این فرد انرژی باااالایی داره
ولی درست استفادش نکرده
وگرنه تو از بچگیت چطور بودی ؟
بچگیت یادت میاد چقدر پرانرژی بودی
من اینقدر پرانرژی بودم همه کارو دوست داشتم انجام بدم
به همه کس دوست داشتم کمک کنم
من الان همه ی حرفایی که زدم برا اینه که ببینی هیچ سودی
به حالت نداشت
و الان تو موندی واسه خودت
و یه سری کار ها رو باید بکنی
برگشت درد داره ..
درد داره ..
من نمیام الکی بهت بگم درد نداره نه درد داره.
ولی این درد و سختی تو رو پخته میکنه
مثل اینه تو میری توی کوره ولی الماس بیرون میای
تو تا صیقل پیدا نکنی نمیفهمی چقدر قوی هستی
تو این راه از خدا کمک بخواه
ببین خدا خیلی رفیقه
اینو بگم که تو این دوران برگشت
و حتی تو دوران بدم زمانی که
هیچ کسی رو نداشتم
پدر مادر که هیچ
خودمم که زده بودم تو کار خلاف خخ
از خدا کمک میخواستم !
جاهایی که دیگه خیییلی گیر بودم
حتی توی کار های بدمم میگفتم خدایا کمکم کن
و انصافا انصافا اگه خدا ستارالعیوب نبود
من هیچ وقت الان اینجا نبودم که این حرفا رو برات بزنم
اینو من خیلی بهش اعتقاد دارم خیلی
اینکه چی باعث شد من الان اینجا باشم و از همه چی بگذرم
واس خاطر این بود که من خدا رو رفیق خودم میدونستم
حتی با اینکه من داشتم بد میرفتم
میگفتم خدا یه رفیق مشتیه که پام وایمیسته
هیچکیو نداشتما ولی میگفتم این خدا پامه
با من هست
پام میمونه
یه جاهایی این رفیق پام موند ولی
یه جاهایی باعث میشد با کله میخوردم زمین
ولی اون خوردن به زمینم خوب بود
چون باعث میشد از یه کار بدم دست بکشم
این رفیقی که اینقدر هوای منو داشت موقعی که بد بودم
فقط کافیه یه ذره خوب باشی
یه ذره خوب باشی ..
وااااااای زمین و اسمون رو به پات میریزه
یک ذره ..
یک ذره …